به گزارش مشرق به نقل از جهان، طي هفته گذشته نشست دو روزهاي در جنبش عدالتخواه دانشجويي برگزار گرديد که درطول آن اساتيد و سخنرانان مختلفي به ايراد سخنراني پرداختند. آنچه در ادامه ميآيد خلاصهاي از سخنراني آقاي وحيد جليلي با موضوع فتنه و فرصت هاي رويش انقلاب اسلامي که در پنج شنبه ?? آذر در سالن کوثر برگزار گرديد مي باشد .
خاطراتتان را از کلاسهاي اساتيد سکولار بنويسيد
سر تا پاي نظام جمهوري اسلامي را به فحش مي گيرند، کسي هم جرات ندارد به اين اساتيد حرفي بزند. بعد مي گويند جمهوري اسلامي خفقان است. راه حل کاربردي اش هم اينست. مي شود خاطراتتان را از کلاسهاي اساتيد لائيک جمع آوري کنيد. کار خوبي مي شود. يک نفر شروع کند کار مي گيرد. اصلا يک مشکل ما اين است که در فضاي آموزش عالي صداي ما به بيرون نمي رسد.اين صدا را برسانيد.
در حوادث پارسال نخبگان و روشنفکران عوام بودنشان را فرياد کردند. گافي که در جريان فتنه اخير جريان روشنفکري داد، در صد سال اخير بي سابقه بود. هيچ وقت به اين وضوح جريان روشنفکري در مقابل مردم صف نکشيد.راجع به فتنه بايد مستند ساخته شود. آقا گفته اند.
استفاده از فرصتهايي که فتنه بوجود آورد، يک اصل عقلي است
گفته اند دليل اينکه آقا روي فتنه تاکيد مي کنند چيست؟ مطمئنا جريان ادامه دار است. چهره ها ممکن است سوخته باشند و چهره هاي جديد و ريزش هاي جديد بيايند روي کار، اما فتنه تمام شدني نيست. انقلاب هيچ وقت بي مسئله نبوده فقط در بعضي موارد وضوحش زياد شده. تحليل خاصي هم نمي خواهد داشته باشيم. خيلي واضح است. زخم خورده ها ول کن ماجرا نيستند.ابزار هم دارند و دارند مي سازند.
در فتنه يک جنبه تهديدي دارد و يک جنبه فرصتي دارد. تا حالا هيچ فرصتي به اين وضوح و گستردگي براي تير خلاص زدن به جريان هاي فاسد در تاريخ معاصر نداشته ايم.
تقابل اينها با جمهوريت نظام، مقابله با تساوي يک با يک. فشارآوردن بر نهادهاي ديني براي از کار انداختن نهادهاي جمهوريتي نظام.هيچ شعاري هم نبود که عمل برخلافش نکنند. عقلانيتشان به داماد لرستان رسيد، خط امامشان به نه غزه نه لبنان رسيد، ادبشان به فحاشي رسيد، دم زدن از اسلامشان به ماجراي عاشورا رسيد و…
تکيه زياد آقا روي فتنه شايد در سخنراني هاي قم آقا بيشتر مشهود شد و پرداخته شد. اگر نقلي هم نگاه نکنيم، عقل هم همين را حکم مي کند. واضح است که بايد رسوايشان کنيم اينها را. نبايد اجازه داد چهره خودشان را بازسازي کنند و چهره موجه به خودشان بگيرند. خيلي پيچيده نيست. البته نبايد صرفا در همين قضيه بمانيم. بقيه مباحثمان را هم مطرحکنيم. مثلا الگوي پيشرفت ايراني اسلامي. اينها و اين موضوعات با هم تزاحم ندارند.
نترسيد
روش هم براي عيني تر راهکار دادن اين است که فکر کنيد اين گاف هايي که آنها داده اند را، اگر ما داده بوديم، آنها چه مي کردند.آن کارها را بکنيد. اگر ما مي خواستيم انتخابات ?? ميليوني را ابطال کنيم، چه مي کردند؟ خيلي در اين قضيه داريم بزرگواري و به تعبير ديگر بي عرضگي نشان مي دهيم. آنها روي خيلي زيادي دارند و همت. ما هم همتمان کم است و هم خجالت مي کشيم. استاد شما را در روز روشن مي کشند، ککمان نمي گزد، اگر يک استاد آن طرفي را فقط بازداشت مي کردند، ببينيد چکار مي کردند آنها.شب شعر بگذاريد در تجليلش. اسم کلاس را به نامش کنيد.
گفته اند آنها امکانات دارند و مي توانند دروغ هم بگويند اما ما نمي توانيم! اتفاقا اين دروغگويي شان فرصت هست. اگر دروغ مي گويند، ان الباطل کان ذهوقا. ممکن است اولش بترسيد در مقابل آمار دروغ و… اما کم کم ياد مي گيريد ديگر.
نترسيد از اينها و از اين ماجراها. از اين مدلها از همان اول انقلاب هم داشته ايم.
شما منتظر نباشيد آنها مسئله مطرح کنند و جواب بدهيد.همت يعني همين. شما بايد مسئله طرح کني. توي کليشه ها گير نکنيد فقط. فقط قرار نيست تريبون آزاد بگذاريد. سخنراني بگذاريد مثلا شهردار جيرفت را بياوريد. عضو شوراي ده جندابه بيايد صحبت کند. جنس حرف شما بايد متفاوت باشد که هست. گفتمان تان را در عرصه تخصصي مطرح کنيد. فقر و فساد و تبعيض در کشاورزي در صنعت و..
اگر ما توان طرح مسئله جديد نداشته باشيم، آنها حمله مي کنند واقعا. ما حمله نمي کنيم، آنها حمله مي کنند. از همه چيز ابتکار را ياد بگيريم و طرح کنيد مسائلتان را. نترسيد.
در فرهنگ، نشانه گذاري کنيد
فرهنگ سازي يعني ساختن تجربيات مشترک حسي و ذهني. نشانه گذاري کنيد براي مردم. راجع به هر سوژه اي که مي خواهيد کار کنيد، با ذهن خالي نمي شود، نشانه گذاري کنيد حتما. مثلا براي امر به معروف و نهي از منکر را کار کنيد. کاري کنيد که حداقل تيترهاي خطبه مناي امام حسين را در ذهن ?? درصد دانشجوها جا بيندازيد. اول بايد ستون بزنيد و بعد سقف را روي آن بنا کنيد.
ريلکس و راحت هم کار کنيد و برنامه داشته باشيد. به اندازه وسعتان بکوشيد. در عين اينکه فعال هستيد و همت داريد.
امر به معروف و نهي از منکر اسمش رويش هست. معروف يعني چيزي که همه مي گويند خوب است. منکر يعني چيزي که همه مي گويند بد است. اما يکي از مينايي ترين اصول اسلام است. چون اگر چيزي را که همه معتقدند خوب است، امر به آن نشود کم کم منکر مي شود.
دغدغه جذب نداشته باشيد. خودتان عدالتخواه باشيد، بقيه عدالتخواه مي شوند. وقتي حرف جدي براي گفتن نداريد و ابتکار در عمل نداريد، خوب بچه ها جذب چي بشوند؟
هر چه آرمان در وجودتان عميق تر شود، راه هم برويد، جذب مي شوند. البته صادق باشيد. کاربردي ترين توصيه: به ميزان صداقتتان تاثير مي گذاريد. يک هسته دو سه نفره قوي که کار کيفي کند درست کنيد. کيفيت، کميت مي آورد. اخلاص و آرمان باشد، توان مي آيد بعدش. براي مطالعه تان هم شهيد مطهري و آقا را بخوانيد کفايت مي کند. خيلي از سخنراني هاي آقا را به عنوان اثر فکري مي توان خواند نه خطابه سياسي.
گاهي بعضي از معارف، مقدمه اش عمل است. يعني شرط اعطاي معرفت، داشتن عمل است. به فکر مقدمات غير علمي معرفت هم باشيد و توجه کنيد. ذلک الکتاب لاريب فيه هدي للمتقين. هدايت مال متقين است. اهل انفاق نباشي، هرچه قرآن بخواني هدايت نمي شوي. و لايزيد الظالمين الا خسارا. نمونه اش اساتيدي بودند که به ما جريان شناسي و ولايت فقيه درس دادند و در جريان فتنه گند زدند. آقا هم در جمع خبرگان رابطه شجاعت و بصيرت را مطرح کردند. از غير خدا اگر ترسيدي، فهم شما بسته مي شود! نترسيدن از غير خدا هم شرط فهم است هم شرط ابلاغ.
خودتان را در ميدان جنگ نرم ببينيد
حواستان باشد با دانشجوي دانشگاه خيلي فاصله نداريد. مثلا بگوييد مرگ بر فساد اقتصادي. همه مي فهمند.حتما به حرف خودتان ايمان نداريد که نمي توانيد گفتمانش را مطرح کنيد وگرنه همه مي فهمند چه مي گوييد.
ضمن اينکه عدالتخواهي صرفا گير دادن به فلان مسئول نيست. يک بحث جدي اش توجه به فرصتهاست. هر چيزي ضريب خودش را بايد بگيرد.کارهاي مثبتي که انجام مي شود اصلا به فضاي دانشگاه وارد نمي شود گاهي اوقات. مثل سفرهاي استاني. هشتاد تا سفر استاني برود يک دولت!بي سابقه است در جهان اين واقعه. اينها دستاوردهاي عيني ماست. در همان حد خودش هم نمي توانيم مطرح کنيم. دليل عمده اين رفتارهايمان هم اين است که ??-?? سال در فضاي اپوزسيوني رشد کرده ايم. هنوز در همان دوران گير کرده ايم. آنها ?? ميليون راي مي آورند، ما شبهه ولايت فقيه مطرح مي کنيم، ما ?? ميليون راي مي آوريم، باز هم شبهه ولايت فقيه جواب مي دهيم. تحجر همين است ديگر.به عنوان نخبگان عدالتخواه در اين عرصه بايد خط شکن باشيد. يک روز را هم نبايد از دست داد. کار خودتان را بکنيد. نمي خواهد پز روشنفکري بدهيد که بگوييد خوب نمي شود که همه اش را ما حرف بزنيم. نه! حرفتان را بزنيد.
خودتان را امتداد جرياني بدانيد که زبان و تريبون ندارد. در مقابل چهار تا بچه پررو اگر فقط خودتان را ببينيد، ممکن است منفعل شويد، خودتان را نماينده اين جريان حقي ببينيد که ديده نمي شود. در ميدان جنگ نرم ببينيد خودتان را. مشکل عمده در انگيزه هايمان است، نه توانمان.